نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - لحظه جدایی من
لحظه شماري مي كردم تا زودتر به ايران بازگردم و مادرم را ببينم. يك ماه بعد حالم بهتر شد. وقتي هواپيما در فرودگاه تهران بر زمين نشست، فكر كردم الان مادر و برادرانم به استقبالم مي آيند. اما...اما اشتباه مي كردم. دكترها به عمويم گفته بودند كه براي حفظ سلامتي من بايد در يك جاي سرسبز و مرطوب مثل شمال ايران زندگي كنم. من و عمو به شمال آمديم.
کد خبر: ۴۴۹۵۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۶